حقیقت تلخ
پیرمردی موبایلشو برد تعمیر ڪنه
بعد از مدتی آقای تعمیرکار اومد
و گفت؛ پدر جان موبایلت سالمه
هیچ مشکلی نداره
پیرمرد با صدای غمگینی گفت
پس چرا بچه هام بهم زنگ نمی زنن
همیشه هروقت حالم گرفته بود
و یکی ازم پرسید چته
گفتم هیچی فقط یکم خستم
شماها مثل من نباشید
نگید هیچی
نگید فقط یکم خستم
چون آدم های این دوره زمونه هنوز نمیدونن
خستگی فقط مربوط به جسم نمیشه
نمی دونن گاهی اوقات روح آدمم خسته میشه
روح آدمم دلزده میشه از دروغ از فریب
از دروغ و فریب دیگران نهااا
از دروغ و فریب کاری های خودش
از اینکه برای همه نقش بازی کرده
وانمود کرده حالش خوبه
مشکلی نداره
جای خالی کسیو حس نمیکنه
و از اینکه پشت نقاب زندگی کرده
شماها مثل من نباشید نگید هیچی
نگید فقط یکم خسته ام